مادر
خاطرات کودکی من، در ذهن تو باقی مانده است. تو همیشه من را کودکی بی گناه و دوست داشتنی می بینی که بسیار به خودت نزدیک است. گرچه من فاصله زیادی از کودکی، از تو و از خوبی ها گرفته ام. گرچه عیب ها وجودم را دربرگرفته است، ولی تو به من به پاکی و با محبت نگاه می کنی و برای همین است که من را این قدر دوست داری.
ممکن است تحمل من برای خیلی ها دشوار باشد. خیلی ها از من دور شده اند و کمتر یادی از من می کنند. ولی تو همیشه من را با آغوش باز می پذیری و همیشه در ذهن تو جای دارم.
در تعجبم، بدون آغوش پرمهر مادر چگونه زندگی ادامه خواهد داشت!؟ وقتی که هیچ کس مانند او، باور درستی از فرزندش ندارد و فقط اوست که به پاکی یاد می کند و هنوز با هر شرایطی عشق می ورزد و با گذشت زمان، باز همان کودک معصوم در نظرش باقی مانده است.
همه مادران را به خاطر نگاه محبت آمیزشان دوست دارم.
از خدا می خواهم توجه به مادران را بیشتر در ذهن ما قرار دهد تا خدای ناکرده این موجود آسمانی، مادر، را نرنجانیم و با عشق او به قله های سعادت برسیم.
همه ما برای همه فرزندان دنیا دعا می کنیم تا همه شان خوشبخت شوند. تا آنگاه دل همه مادرانشان شاد گردد. الهی آمین.
مادرم هیچ کس جای تو را در قلب من نخواهد گرفت. چون همه آن هایی را که دوستشان داشتم به تو و عشق تو احترام می گذاشتند. حتی پدرم که خواسته دیگری جز این که ما تو را خوشحال کنیم، نداشت.
چون پدر هم اسیر عشق مادری بوده است.
و من این رشته محبت مادری را سپاس می گذارم.
پدر تو را دوست دارم و از این که این جمله را می گویم به خودم می بالم. تو مادر را با ما گذاشتی و از کنار ما رفتی. هر چه زمان بیشتری از کوچ تو می گذرد، درد فراق تو بیشتر می شود. زمانی تمام هستی من، پدر و مادرم بود ولی اکنون فقط مادرم در کنار ماست.
